loading...
حساب خزر
میثم وریج کاظمی بازدید : 6 پنجشنبه 05 اردیبهشت 1392 نظرات (0)

  معاني و تعاريف مختلفي از بازارهاي پول و سرمايه وجود دارد از نظر فني ، اصطلاح بازار پول تنها در برگيرنده اعتبارات كوتاه مدت است .

  بدين ترتيب، بازار پول ، بازاري براي و جايگزينيهاي نزديك پول است كه نهادهاي مالي و ساير موسسات براي تامين نقدينگي مورد نياز جريان فعاليتهاي عادي خود به انها اتكا مي كنند .

 

ويژگيهاي نهاد بازار پول و نهاد بازار سرمايه :

  در سالهاي اخير ، حجم ابزار بازار پول به شدت افزايش يافته است ومعاملات روزمره به چند ميليارد دلار مي رسد .

  

·        از طريق بازار مزبور ، تقاضاي موقتي براي وجه نقدبرخي از واحدهاي اقتصادي با سرعت و كارايي ساير واحدهاي اقتصادي كه مازاد نقدي كوتاه مدت دارند ارضا مي شود . وام دهندگان اصلي بانكهاي تجاري هستند .

·        بازار سرمايه ، بازار اوراق بعادار بلند مدت است اوراق بهادار بلند مدت دولتي ،اوراق قرضه شركتها ، سهام ممتاز و سهام عادي از جمله ابزارهاي بازار سرمايه هستند .

·        دو بازار پول و سرمايه ارتباط متقابل بسيار نزديكي بايكديگر دارند زيرا وام دهندگان و وام گيرندگان مي توانند يكي از اين دو بازار را ترك و وارد بازار ديگري شوند.

·        بخصوص بانكهاي تجاري بسيار سيال هستند و مي توانند اسناد خزانه (بازار پول ) و اوراق قرضه خصوصي (بازار سرمايه) را با توجه به هدف نقدينگي و سود آوري به يكديگر تبديل كنند.

·        نهادهاي بازار پول و سرمايه بسيار تخصصي هستند تا اندازه اي قانون اين نهاد ها را وادار به تقسيم كار و تخصص مي كند بانكهاي تجاري نمي توانند سهام شركتهاي جديد را بفروشند .

 

جريان منابع و اهميت نسبي آن :

1.      جريان منابع :

ميزان مشاركت شركتهاي بزرگ و كوچك در بازارهاي مالي بشدت متفاوت است . شركتهاي كوچك اساسا به وامهاي كوتاه مدت و اعتبارات فروشنگان متكي هستند .

  در مورد شركتهاي كوچك ، منابع مذكور، مهمترين منابع تامين مال خارج از كشور هستند و حجم اعتبارات كوتاه مدتي كه اين گونه شركتها در يافت مي كنند درصد اندكي از اعتبارات بازار پول را تشكيل مي دهند.

شركتهاي مزبور غالبا به بازار پول و بازار سرمايه دسترسي چنداني ندارند اغلب نهادهاي بازار سرمايه در هدايت ميزان قابل توجهي از منابع مالي به شركتهاي بزرگ كار آيي بالايي دارند .

 

 2 . اهميت نسبي منابع خارح از شركت :

  مسئله مهم اين است كه شركتها حدود 90 درصد از منابع در يافتي از خارج شركت را وام گرفته اند . علت اين است كه وام كم هزينه ترين عنصر ساختار سرمايه شركت است .

تاكيد بر دريافت وام تا حد زيادي از طريق استفاده از سود انباشته به ميزان قابل توجهي تعديل مي شود . نرخ بالاي ماليات بر در آمد شركتها ، وامهاي بلند مدت را جذابتر ساخته است .

 

منابع وجوه خارج از شركت :

  منابع مالي خارج از شركت را اعتبارات نظام بانكي ، پس اندازهاي مردم و سرمايه گذاري خارجيان تامين مي كنند .

   اعتبارات ايجادي بانكهاي تجاري :

در نظام ذخاير غير صد در صد ، بانكهاي تجاري مي توانند اعتبار ايجاد كنند . هنگامي كه بانك به شركتي وام مي دهد ، پول پرداخت نمي كند بلكه حساب وام گيرنده را به ميزان وام بستانكار مي كند.

1.      پس انداز افراد :

  پس انداز افراد را مي توانيم مازاد در آمد آنها بر هزينه هاي مصرفي ، مالياتها و ساير پرداختها به دولت تعريف كنيم . اگر تقاضا براي منابع مالي كاهش يابد مردم با همان نرخ قبلي پس انداز كنند ، نرخ بهره كاهش و هزينه استفاده از منابع مالي براي متقاضيان ان كاهش مي يابد . اما اگر سرمايه گذاري شركتها در موجودي انبار افزايش يابد و افراد نرخ پس انداز خود را كاهش دهند ، افزايش نرخ بهره ، منابع مالي را براي استفاده كنندگان آن گرانتر مي كند .

2.      سرمايه گذاري خارجي :

    سرمايه گذاران خارجي نيز منابع مالي را به بازار پول و سرمايه عرضه مي كنند اما چون در اكثر كشورها منابع مالي عرضه شده خارجيان به مراتب كمتر از منابع مالي ايجاد شده  نظام بانكي  و پس انداز افراد است . بدهي خارجي برسياستهاي پولي و مالي كشور تاثير قابل توجهي مي گذارد . اگر نرخ بهره در كشوري كاهش يابد سرمايه گذاران خارجي منابع خود را از آن كشور خارج مي سازند . برعكس ،افزايش نرخ بهره در كشور مزبور ورود سرمايه خارجي را بالا مي برد .

 

 

كانالهاي انتقال منابع :

  بانكهاي تجاري معمولا بطور مستقيم به شركتها وام يا اعتبار اعطا مي كنند . گاهي اوقات نيز بانكها اوراق بهادار شركتها را از طريق كارگزاران خريداري مي كنند .

افراد مي توانند پس اندازهاي خود را از سه طريق در اختيار شركتها قرار دهند :

  1- خريد اوراق بهادرار موجود

 2- خريد اوراق بهادار جدبدالانتشار

 3- خريد اوراق بهادار از شركتها بطور مستقيم

  1- نهادهايي كه به شركتها ، بخش كشاورزي ، دولت و سازندگان واحد مسكوني منابع مالي عرضه مي كنند

 2- نهادهايي كه براي خريد كالا  به مصرف كنندگان منابع مالي عرضه مي كنند .

   

  علاوه بر نهادهاي مزبور ، موسسات غير مالي نيز منابع مالي در اختيار ساير موسسات غير مالي يا نهادهاي ماي قرار مي دهند .

مثال : مانند اعتبارات تجاري كه شركت فروشنده در اختيار خريدار قرار مي دهد .

 

 

 

   عوامل موثر برجريان منابع :

  ماهيت رقابتي بازار :

  بطور كلي ، بازارهاي پول و سرمايه بسيار رقابتي هستند . معمولا متقاضيان منابع مالي بدهي هاي مختلفي را پيش رو دارند . در طرف عرضه نيز پس انداز كننده بدهيهاي مختلف را پيش رو دارد .

  بدهي هاي مختلفي كه پيش رو ي عرضه كنندگان و متقاضيان منابع وجود دارند حقيقي هستند زيرا محصول دو بازار پول و سرمايه تمايزي بايكديگر ندارند . پول در كليه نقاط هر دو بازار پول است .

   

  جريانهاي مزبور تا حد زيادي با تغييرات هزينه منابع مالي ، تنظيم و تعديل مي شوند .

در شرايط رونق اقتصادي همراه با تورم ، شركتها به منابع خارج از شركت متوسل مي شوند .

 

عوامل محدود كننده رقابت :

  متقاضيان منابع مالي درباره منابع مورد نظرشان حق انتخاب كامل ندارند . مقررات عرف و ويژگيهاي ذاتي شركت مورد نظر و صنعت مربوط دامنه آزادي انتخاب مديران را محدود مي سازد .

1.   سنت و مقررات :

  اغلب نهادهاي مالي در باره نوع سرمايه گذاري يا نوع قرار داد مورد نظرشان محدوديتهايي دارند . علاوه بر اين ، عرضه كنندگان منابع مالي بطور سنتي براي شركتهاي منابع استانداردهايي دارند .

 

  سنت و عرف و اصول مديريت سرمايه گذاري مناسب معمولا سرمايه گذاري سنگين در يك شركت يا صنعت خاص را براي نهادهاي مالي مذكور نفي مي كنند .

2.      ماليات :

  مالياتها ، عملكرد آزاد نيروهاي رقابتي در عرضه منابع به بازارهاي پول و سرمايه را تحت تاثير قرار مي دهند . بررسي تاثير مالياتها بر توانايي در عرضه منابع بسيار پيچيده است .

   از نظر وظايف مدير مالي ، در ك بازار پول و سرمايه و نهادهاي مشاركت كننده در آن دو جهت ضرورت دارد :

  1- تعادل انتخاباتي وي بين وام كوتاه مدت و بلند مدت

 2- زمان انتشار اوراق بدهي بلند مدت و سهام ممتاز

 

 3.  شرايط عمومي اقتصادي :

نظريه اقتصادي مبين اين است كه بطور كلي ، جريان منابع به سمت شركتها در دوره رونق افزايش و در دوره ركود كاهش مي يابد .

 

4.  سياستهاي پولي :

  از آنجا كه بررسي مشروع تاثيرات سياستهاي پولي بر بازار هاي پول و سرمايه بشكلي مناسب در حوصله اين كتاب نيست .

1- خالص وضعيت ذخاير :

معمولا بانك مركزي از طريق كاهش يا افزايش مازاد ذخاير بانكهاي تجاري قدرت بسط يا انقباض اعطاي اعتبار اين بانكها را تحت تاثير قرار مي دهد .

  2 .  حجم پول :

       شاخص ديگر سياست پولي ، موجودي يا حجم پول ، يعني پول رايج و سپرده هاي افراد نزد بانكهاي تجاري است . حجم پول در جريان را مهمترين متغيير پولي مي دانند .

3 . سياستهاي پولي :

     در برخي موارد چسبندگي يا انعطاف ناپذيري نرخ بهره بلند مدت را مي توان تا حدي با سياستهاي مالي ، يعني سياستهاي دولت در باره مالياتها ،وام گيري دولت و مخارج دولت توضيح داد.

 

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 38
  • کل نظرات : 1
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 2
  • آی پی امروز : 51
  • آی پی دیروز : 10
  • بازدید امروز : 15
  • باردید دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 17
  • بازدید ماه : 50
  • بازدید سال : 55
  • بازدید کلی : 532