معاني و تعاريف مختلفي از بازارهاي پول و سرمايه وجود دارد از نظر فني ، اصطلاح بازار پول تنها در برگيرنده اعتبارات كوتاه مدت است .
بدين ترتيب، بازار پول ، بازاري براي و جايگزينيهاي نزديك پول است كه نهادهاي مالي و ساير موسسات براي تامين نقدينگي مورد نياز جريان فعاليتهاي عادي خود به انها اتكا مي كنند .
ويژگيهاي نهاد بازار پول و نهاد بازار سرمايه :
در سالهاي اخير ، حجم ابزار بازار پول به شدت افزايش يافته است ومعاملات روزمره به چند ميليارد دلار مي رسد .
· از طريق بازار مزبور ، تقاضاي موقتي براي وجه نقدبرخي از واحدهاي اقتصادي با سرعت و كارايي ساير واحدهاي اقتصادي كه مازاد نقدي كوتاه مدت دارند ارضا مي شود . وام دهندگان اصلي بانكهاي تجاري هستند .
· بازار سرمايه ، بازار اوراق بعادار بلند مدت است اوراق بهادار بلند مدت دولتي ،اوراق قرضه شركتها ، سهام ممتاز و سهام عادي از جمله ابزارهاي بازار سرمايه هستند .
· دو بازار پول و سرمايه ارتباط متقابل بسيار نزديكي بايكديگر دارند زيرا وام دهندگان و وام گيرندگان مي توانند يكي از اين دو بازار را ترك و وارد بازار ديگري شوند.
· بخصوص بانكهاي تجاري بسيار سيال هستند و مي توانند اسناد خزانه (بازار پول ) و اوراق قرضه خصوصي (بازار سرمايه) را با توجه به هدف نقدينگي و سود آوري به يكديگر تبديل كنند.
· نهادهاي بازار پول و سرمايه بسيار تخصصي هستند تا اندازه اي قانون اين نهاد ها را وادار به تقسيم كار و تخصص مي كند بانكهاي تجاري نمي توانند سهام شركتهاي جديد را بفروشند .
جريان منابع و اهميت نسبي آن :
1. جريان منابع :
ميزان مشاركت شركتهاي بزرگ و كوچك در بازارهاي مالي بشدت متفاوت است . شركتهاي كوچك اساسا به وامهاي كوتاه مدت و اعتبارات فروشنگان متكي هستند .
در مورد شركتهاي كوچك ، منابع مذكور، مهمترين منابع تامين مال خارج از كشور هستند و حجم اعتبارات كوتاه مدتي كه اين گونه شركتها در يافت مي كنند درصد اندكي از اعتبارات بازار پول را تشكيل مي دهند.
شركتهاي مزبور غالبا به بازار پول و بازار سرمايه دسترسي چنداني ندارند اغلب نهادهاي بازار سرمايه در هدايت ميزان قابل توجهي از منابع مالي به شركتهاي بزرگ كار آيي بالايي دارند .
2 . اهميت نسبي منابع خارح از شركت :
مسئله مهم اين است كه شركتها حدود 90 درصد از منابع در يافتي از خارج شركت را وام گرفته اند . علت اين است كه وام كم هزينه ترين عنصر ساختار سرمايه شركت است .
تاكيد بر دريافت وام تا حد زيادي از طريق استفاده از سود انباشته به ميزان قابل توجهي تعديل مي شود . نرخ بالاي ماليات بر در آمد شركتها ، وامهاي بلند مدت را جذابتر ساخته است .
منابع وجوه خارج از شركت :
منابع مالي خارج از شركت را اعتبارات نظام بانكي ، پس اندازهاي مردم و سرمايه گذاري خارجيان تامين مي كنند .
اعتبارات ايجادي بانكهاي تجاري :
در نظام ذخاير غير صد در صد ، بانكهاي تجاري مي توانند اعتبار ايجاد كنند . هنگامي كه بانك به شركتي وام مي دهد ، پول پرداخت نمي كند بلكه حساب وام گيرنده را به ميزان وام بستانكار مي كند.
1. پس انداز افراد :
پس انداز افراد را مي توانيم مازاد در آمد آنها بر هزينه هاي مصرفي ، مالياتها و ساير پرداختها به دولت تعريف كنيم . اگر تقاضا براي منابع مالي كاهش يابد مردم با همان نرخ قبلي پس انداز كنند ، نرخ بهره كاهش و هزينه استفاده از منابع مالي براي متقاضيان ان كاهش مي يابد . اما اگر سرمايه گذاري شركتها در موجودي انبار افزايش يابد و افراد نرخ پس انداز خود را كاهش دهند ، افزايش نرخ بهره ، منابع مالي را براي استفاده كنندگان آن گرانتر مي كند .
2. سرمايه گذاري خارجي :
سرمايه گذاران خارجي نيز منابع مالي را به بازار پول و سرمايه عرضه مي كنند اما چون در اكثر كشورها منابع مالي عرضه شده خارجيان به مراتب كمتر از منابع مالي ايجاد شده نظام بانكي و پس انداز افراد است . بدهي خارجي برسياستهاي پولي و مالي كشور تاثير قابل توجهي مي گذارد . اگر نرخ بهره در كشوري كاهش يابد سرمايه گذاران خارجي منابع خود را از آن كشور خارج مي سازند . برعكس ،افزايش نرخ بهره در كشور مزبور ورود سرمايه خارجي را بالا مي برد .
كانالهاي انتقال منابع :
بانكهاي تجاري معمولا بطور مستقيم به شركتها وام يا اعتبار اعطا مي كنند . گاهي اوقات نيز بانكها اوراق بهادار شركتها را از طريق كارگزاران خريداري مي كنند .
افراد مي توانند پس اندازهاي خود را از سه طريق در اختيار شركتها قرار دهند :
1- خريد اوراق بهادرار موجود
2- خريد اوراق بهادار جدبدالانتشار
3- خريد اوراق بهادار از شركتها بطور مستقيم
1- نهادهايي كه به شركتها ، بخش كشاورزي ، دولت و سازندگان واحد مسكوني منابع مالي عرضه مي كنند
2- نهادهايي كه براي خريد كالا به مصرف كنندگان منابع مالي عرضه مي كنند .
علاوه بر نهادهاي مزبور ، موسسات غير مالي نيز منابع مالي در اختيار ساير موسسات غير مالي يا نهادهاي ماي قرار مي دهند .
مثال : مانند اعتبارات تجاري كه شركت فروشنده در اختيار خريدار قرار مي دهد .
عوامل موثر برجريان منابع :
ماهيت رقابتي بازار :
بطور كلي ، بازارهاي پول و سرمايه بسيار رقابتي هستند . معمولا متقاضيان منابع مالي بدهي هاي مختلفي را پيش رو دارند . در طرف عرضه نيز پس انداز كننده بدهيهاي مختلف را پيش رو دارد .
بدهي هاي مختلفي كه پيش رو ي عرضه كنندگان و متقاضيان منابع وجود دارند حقيقي هستند زيرا محصول دو بازار پول و سرمايه تمايزي بايكديگر ندارند . پول در كليه نقاط هر دو بازار پول است .
جريانهاي مزبور تا حد زيادي با تغييرات هزينه منابع مالي ، تنظيم و تعديل مي شوند .
در شرايط رونق اقتصادي همراه با تورم ، شركتها به منابع خارج از شركت متوسل مي شوند .
عوامل محدود كننده رقابت :
متقاضيان منابع مالي درباره منابع مورد نظرشان حق انتخاب كامل ندارند . مقررات عرف و ويژگيهاي ذاتي شركت مورد نظر و صنعت مربوط دامنه آزادي انتخاب مديران را محدود مي سازد .
1. سنت و مقررات :
اغلب نهادهاي مالي در باره نوع سرمايه گذاري يا نوع قرار داد مورد نظرشان محدوديتهايي دارند . علاوه بر اين ، عرضه كنندگان منابع مالي بطور سنتي براي شركتهاي منابع استانداردهايي دارند .
سنت و عرف و اصول مديريت سرمايه گذاري مناسب معمولا سرمايه گذاري سنگين در يك شركت يا صنعت خاص را براي نهادهاي مالي مذكور نفي مي كنند .
2. ماليات :
مالياتها ، عملكرد آزاد نيروهاي رقابتي در عرضه منابع به بازارهاي پول و سرمايه را تحت تاثير قرار مي دهند . بررسي تاثير مالياتها بر توانايي در عرضه منابع بسيار پيچيده است .
از نظر وظايف مدير مالي ، در ك بازار پول و سرمايه و نهادهاي مشاركت كننده در آن دو جهت ضرورت دارد :
1- تعادل انتخاباتي وي بين وام كوتاه مدت و بلند مدت
2- زمان انتشار اوراق بدهي بلند مدت و سهام ممتاز
3. شرايط عمومي اقتصادي :
نظريه اقتصادي مبين اين است كه بطور كلي ، جريان منابع به سمت شركتها در دوره رونق افزايش و در دوره ركود كاهش مي يابد .
4. سياستهاي پولي :
از آنجا كه بررسي مشروع تاثيرات سياستهاي پولي بر بازار هاي پول و سرمايه بشكلي مناسب در حوصله اين كتاب نيست .
1- خالص وضعيت ذخاير :
معمولا بانك مركزي از طريق كاهش يا افزايش مازاد ذخاير بانكهاي تجاري قدرت بسط يا انقباض اعطاي اعتبار اين بانكها را تحت تاثير قرار مي دهد .
2 . حجم پول :
شاخص ديگر سياست پولي ، موجودي يا حجم پول ، يعني پول رايج و سپرده هاي افراد نزد بانكهاي تجاري است . حجم پول در جريان را مهمترين متغيير پولي مي دانند .
3 . سياستهاي پولي :
در برخي موارد چسبندگي يا انعطاف ناپذيري نرخ بهره بلند مدت را مي توان تا حدي با سياستهاي مالي ، يعني سياستهاي دولت در باره مالياتها ،وام گيري دولت و مخارج دولت توضيح داد.